خورشید را می دزدم
فقط برای تو!
میگذارم توی جیبم
تا فردا بزنم به موهایت
فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم!
فردا تو می فهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت . می دانم!
آخ ... فردا!
راستی چرا فردا نمی شود؟
این شب چقدر طول کشیده...
چرا آفتاب نمی شود؟
یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته؟
با آمدن خورشید و فردا حسرت دیروزها خواهد آمد دیروزهایی که پراز وعده واهیه فرداهاییست که دوست داشتنهای دیروزمان را احمقانه ترین تصمیماتمان میدانیم..خورشید نیا...خورشید نیا...که با آمدن محبت رخت خواهد بست.خورشید نیا..که با آمدند دوست داشتن دیروزمان متهم به دسیسه میشود.(راستی چرا؟؟؟/)